آخرین ساخته میکائیل دیانی؛ مستندی کـه جشنواره حقیقت آن را ندید

به گزارش تاریخ امپراطوری های ایران، برای من سوژه مطالعاتی دیانی و مشتاقی حالا یک روی واضح تر دارد آیا بیجه از صداوسیما پخش می گردد یا به مثابه نگاه ساده انگارانه گفته می گردد بیجه که اعدام شد و تمام!

آخرین ساخته میکائیل دیانی؛ مستندی کـه جشنواره حقیقت آن را ندید

به گزارش گروه فرهنگی تاریخ امپراطوری های ایران، آخرین ساخته میکائیل دیانی بیشتر از مستند های قبلی اش سینمایی است. در عین اینکه تحلیل دارد، روایت دارد و در عین کوشش برای رسیدن به عمق محتوا، حفظ ریتم دارد و به فرم نگاه می نماید. آنچه احتیاج این مستند بود تا در عین گفتن خیلی از حرف ها و نشان دادن عمق فاجعه گاهی با تصاویر ساده و فرار از نشان دادن جزئیات، بازسازی وقایع را مخاطب در ذهن خودش تکمیل کند. مستند بیجه یک بازخوانی صرف از یک جنایت نیست؛ یک جمله ناقصی است که می توان جای خالی اش را به جای بیجه و پاکدشت هر شهری قرار داد. یک هشدار کلی درباره یک ساختار هولناک؛ ساختار نشنیدن ها و نگفتن ها. جنایت اصلی که در آن هم عنصر عدم آموزش را می بینی، هم عنصر تبعیض را می بینی، هم ناکارآمدی را می بینی، هم فقر فکری را می بینی و هم فقر اقتصادی را. بیجه مستند هولناکی است نه به خاطر آنچه کارگردان با نشان دادن بازسازی ها و مکان های خوف انگیز و روایت تکان دهنده نشان می دهد؛ آنجایی ماجرا ترسناک تر و البته قلاب کارگردان برای همراهی ذهن مخاطب بیشتر گیر می نماید که می توانی بیجه را امروز تصور کنی، در ذهنت این ماجرا را با ابتلای نزدیکان خودت به چنین مصیبتی بسط بدهی. بیجه در ذهن تو تمام نمی گردد، چون می دانی هنوز حاشیه ها مملو از بستر هایی برای جنایت هستند و بالاتر از آن هنوز آموزش برای بسیاری از پیشگیری ها از جنایت در ایران ما تابو است. هنوز برای دستگیری پسرک متجاوز به دختران دانشجو، توئیتر میدان دار است و صداوسیما به مثابه عظیم ترین رسانه کشور به جای پرداخت، سرپوش می گذارد. کنش منفی صداوسیما در نگفتن اتفاقات اینچنینی، شده الگوی سکوت خانواده ها. چقدر تلخ. بیجه روایت یک جز برای هشدار به کل هست. نه فقط کودک آزاری و قتل، هرآنچه باید گفته گردد و گفته نمی گردد، هرآنچه باید ضعف را پذیرفتنی تر می کرد و متاسفانه فرافکنی شد.

همه آنچه در نگفتن ها سال هاست مسکوت مانده است و بیجه ها و کیوان امام هایی که در پی حیای اشتباه و سکوت نجابت گونه خانواده راه را برای پرورش شان و مصونیت شان باز گذاشته است. بیجه بازگشایی یک جنایت از ابعاد مختلف است اگرچه در فراوری بیجه ها شاید هم وزن محیط، خود شخص مقصر باشد، اما در پیشگیری از جرم بیجه ها محیط پیرامونی بیشترین نقش را دارد. این جمله ترسناک را مرور کنید. مرد قاتل کودک هشت ساله ای را به بهانه دیدن تخم کبوتر به خرابه می برد. کودک با مرد قاتل همراه می گردد، به کودک تجاوز می گردد، کودک به قتل می رسد، خانواده مقتول به کلانتری مراجعه می نمایند. کلانتری امکانات ندارد. اکثرا ماشین گشت زنی ندارند، گزارش می گردد: حتما کودک تان فرار نموده. خیلی از خانواده ها به دلیل مهاجر بودن جرات شکایت ندارند. فرماندهی در جلسه شورای تامین به این موضوع اشاره نمی نماید، در این سیکل مریض؛ تعداد قربانیان روزبه روز افزایش پیدا می نماید. حالا این ساختار فربه کم تحرک تابوپسند ساکت گر را دوباره تحلیل کنیم. کودک با آموزش صحیح می توانست نرود، خرابه ها می توانستند با تدبیر شهرداری تخریب شوند و بستر جرم شکل نگیرد، پلیس می توانست دقیق تر به مساله ورود کند، خانواده های مهاجر می توانستند نسبت به حقوق خود مطلع تر باشند و فرماندهی می توانست نسبت به موضوع حساس تر باشد، هر کدام از این مسائل می توانست یک یا دو قتل را کمتر کند.

می خواهم به تبعیت از مستند آقای دیانی صریح بگویم آقایان می دانید میزان تجاوز به زن های متاهل و دختران چقدر است؟ یا به تبعیت از فرماندهی کلانتری زمان پاکدشت علاقه ای به تجسس ندارید؟ آقایان می دانید چقدر از تجاوز ها به خاطر حیای اشتباه به تبعیت از برخی خانواده های مقتول ماجرای بیجه گفته نمی گردد و این بهترین بستر برای متجاوزهاست؟ آقایان آیا می دانید هنوز برای بسیاری از خانواده شرح اعضای خصوصی به بچه ها سخت است و ترجیح می دهند به تبعیت خانواده های مقتول پاکدشتی هیچ اخطاری به بچه ها برای در امان ماندن از بیجه ها ندهند؟

برای من سوژه مطالعاتی دیانی و مشتاقی حالا یک روی واضح تر دارد آیا بیجه از صداوسیما پخش می گردد یا به مثابه نگاه ساده انگارانه گفته می گردد بیجه که اعدام شد و تمام!

مهری بهار، جامعه شناس در مصاحبه با فرهیختگان:

نه تن ها واقعیتش را نمی پذیریم؛ بعضا آسیب های اجتماعی پیرامون بچه ها را انکار می کنیم!

بچه ها حاشیه و آسیب هایی که برای آن ها به وقوع می پیوندد، با بحث مستند بیجه بیش از پیش جدی شده است. این مستند را برای مهری بهار، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران به نمایش گذاشتیم و پس از آن به گپ و گفت در خصوص مسائل و مسائل بچه ها پرداختیم. او که بیشتر پژوهش هایش درحوزه خانواده، زنان و بچه ها است، به مطالعات میدانی اجتماعی وزن بالاتری می دهد و معتقد است باید مسائل اجتماعی را از واقعیت های موجود در جامعه کسب کرد. از نگاه او اولین مساله در ورود به آسیب های بچه ها، به رسمیت شناختن واقعیت موجود آن است.

جمال رشیدی، دانشجوی دکتری برنامه ریزی رفاه اجتماعی معاون برنامه و بودجه معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران

بچه ها در سکونتگاه های غیررسمی ایران

شرایط آسیب زای این گونه محلات موجب می گردد بچه ها بیش از دیگران در معرض آسیب قرار گیرند و انواع تعرضات جنسی و روانی در ارتباط با آن ها صورت گیرد. احتمال سوءمصرف مواد مخدر در بین آنان به دلیل دسترسی راحت تر، بیش از همتایان شان درسایر محلات است. فقر شدید در این گونه مناطق بعضا موجب می گردد که بچه ها درهمان اوان کودکی، موضوعی برای قاچاق انسان باشند و در سنین بالاتر به بچه ها کار تبدیل شوند.

رضا مشتاقی، نویسنده فیلمنامه مستند بیجه در مصاحبه با فرهیختگان:

انگیزه ام یاری به شنیدن صدای بچه ها حاشیه نشین بود

معمولا وقتی از یک اثر جنایی صحبت می کنیم، فیلم های پلیسی یا صفحه حوادث روزنامه ها به ذهن متبادر می گردد که قصد سرگرم کردن مخاطب را دارند. درحالی که یک پدیده جنایی، به خودی خود یک پدیده اجتماعی است که با هزینه بسیار گزافی شکل گرفته است. ورود ما به ماجرای بیجه از این منظر بود. ما جنایت ها را آنالیز می کنیم، اما در خلال این کار سعی نموده ایم پا را فراتر بگذاریم و ابعاد اجتماعی این جنایات و ساختار هایی را که وقوع آن ها را ممکن می نمایند نیز مورد آنالیز قرار دهیم.

یادداشت از رضا شفاخواه، وکیل داوطلب پرونده های کودک آزاری

قربانیان خاموش در سکونتگاه های فقیرنشین

معمولا آنچه از کودک آزاری به ذهن شهروندان عادی متبادر می گردد، اتفاقی دور و غریب است که به طور نادر می افتد و بچه های که در اطراف آن ها به سر می برند مصون از چنین رخداد ناگواری هستند و این قبیل فجایع عموما در سکونتگاه های فقیرنشین رخ می دهد. درحالی که باید درنظر گرفت کودک آزاری دارای صور گوناگونی است و از همین رو اقشار مختلف ممکن است درگیر چنین پدیده شومی شوند. با این همه آنچه محل بحث این نوشتار است کودک آزاری در سکونتگاه های فقیرنشین با توجه به شیوع این پدیده در این مناطق است.

یادداشت از محمدجواد بیژنی، دانشجوی دکتری ارتباطات

از آجر لعابی به سوی آجر فشاری!

مستند بیجه بسیار دهشتناک است؛ روایتی است دردناک که تنها چند روز یا چند ماه کاملا ذهن شما را درگیر خواهد نمود. اما نکته ای که در اهمیت آن وجود دارد و فریادی که به نظر بنده در این مستند زده می گردد، این است که نوشدارو بعد از مرگ سهراب نباشیم!

منبع: خبرگزاری دانشجو

به "آخرین ساخته میکائیل دیانی؛ مستندی کـه جشنواره حقیقت آن را ندید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آخرین ساخته میکائیل دیانی؛ مستندی کـه جشنواره حقیقت آن را ندید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید